مفهوم گزارة نظرورزانه در هگل
Authors
abstract
گزارة نظرورزانه یکی از نوآوری های منطقی هگل است که آن را نخست بار در درآمد کتاب پدیدارشناسی روح مطرح کرد. مفهوم اساسی این گزاره بر اساس نقدی شکل می گیرد که وی به منطق سنتی و نیز به منطق کانتی دارد. در این مقاله می کوشم تا نشان دهم این گزاره در اندیشة هگل چگونه شکل می گیرد چه نسبتی با گزاره های بنیادین در دو منطق پیش گفته دارد و نیز این برداشت خاص از گزاره چه امکاناتی را برای متافیزیک و منطق وی فراهم می آورد
similar resources
مفهوم گزاره نظرورزانه در هگل
گزاره نظرورزانه یکی از نوآوری های منطقی هگل است که آن را نخست بار در درآمد کتاب پدیدارشناسی روح مطرح کرد. مفهوم اساسی این گزاره بر اساس نقدی شکل می گیرد که وی به منطق سنتی و نیز به منطق کانتی دارد. در این مقاله می کوشم تا نشان دهم این گزاره در اندیشه هگل چگونه شکل می گیرد چه نسبتی با گزاره های بنیادین در دو منطق پیش گفته دارد و نیز این برداشت خاص از گزاره چه امکاناتی را برای متافیزیک و منطق وی ...
full textبررسی نقد هیدگر درباره مفهوم زمان هگل
یکی از موارد مواجهه هیدگر با فلسفه هگل، نقد مفهوم زمان اوست. از نظر هیدگر، زمان هگل زمان گذشته، عرفی و متعارف (vulgar)و بازخوانی صرف فیزیک ارسطوست. شارحان متعددی از جمله دریدا، ملابو، ترایورز و دیگران نقدهایی بر این نحوه تفکر هیدگر وارد دانستهاند. یکی از مهمترین نقدها در تفسیر هیدگر از زمان هگل این است که نقد او صرفاً مبتنی بر فلسفه طبیعت هگل و نه بر اساس تمامی دقائق فلسفه اوست. در این بررسی نش...
full textتطور مفهوم ایجابیت در فلسفۀ سیاسی هگل جوان
در این مقاله مفهوم «ایجابیت» Positivity)) و سیر تحول آن نزد هگل طی دورههای ابتدایی فعالیت نظریاش (دورۀ موسوم به دورۀ برن 96-1793 و دوره موسوم به دورۀ فرانکفورت 1800-1797) مورد بررسی قرار گرفته است. تحول مفهوم «ایجابیت» به مثابه حاکمیت نظامی ناقض آزادی اصیل، متضمن گذار هگل از ادبیات صرفاً مذهبی در دوره برن به ادبیاتی مشخصاً سیاسی در دورۀ فرانکفورت است. در همین راستا، هگل در دورۀ فرانکفورت در مقا...
full textمفهوم میل در فلسفه هگل و لکان
چکیده: این پایان نامه مفهوم میل را در هگل و لکان بررسی می کند. میل همواره به عنوان عنصری غریزی و بی ارادی در مقابل عقل بشر مورد بحث بوده است. هگل رویکرد متفاوتی به میل دارد. او میل را عنصری ضروری برای سوژه در فرایند دیالکتیکی شناخت می داند. بر طبق نظر هگل وقتی سوژه از خود شناخت پیدا می کند، این شناخت او با میل به دیگری توأم است، همچنان که به خودش میل دارد. میل به دیگری در فلسفه هگل پایه اصلی خو...
مقایسة گزارة بدیهی و گزارة پیشینی در مسألة توجیه
معرفت در حوزة فلسفی اسلامی و غربی، به باور صادق موجّه تعریف شده است؛ عنصر محوری توجیه، همواره مورد بحث در میان محقّقان معرفتشناس بوده است. فیلسوفان معرفتشناس مسلمان، با تکیه بر تقسیم معرفت به بداهت و نظریّت، بداهت را به عنوان گزارة پایه معرّفی نموده و مبناگروی را بر اساس ابتناء نظریّات بر بدیهیّات، طرّاحی کردهاند. مقصود از بداهت در این نوشتار، استقلال از فکر است. لیکن تقسیم معرفت به پیشینی و ...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
غرب شناسی بنیادیPublisher: پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
ISSN 2383-0581
volume 4
issue 2 2014
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023